آخرین مطالب
امکانات وب
خب میگفتم دیشب تا ساعتای چهار بیدار بودم قبلشم با مامانم بیرون بودم میخواس میوه وغیره بخره برا مهمونای امروزش..با هم رفتیم دختر خالمم بود... به طرز عجیبی غمگین بودم که دلیل داره =_=دیروز صبح به ماما 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 60
یه تصمیمی گرفتم هم هیجان دارم هم ترس...تصمیمم مهمی هس این چند ماه هم اذیتم میکنه....ولی ارزش داره.. دارم ریسک میکنم یه ریسک مخفیانه مادرمم خبر نداره جرات ندارم بهش بگم...فقط امیدوارم سربلند بیرون بیا 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 66
نیمه شبه و من خوابم نمیاد^___^ دیشب باز مهمون داشتیم مهمون نمیاد نمیاد وقتی هم میاد پشت سر هم مامانمم منو رسما کوزت فرض کرده[خنده] کلی کار داشتیم با هم تمیز کردیم اشپزی کردیم...همه چی نشون دهنده یه مه 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 64
برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 67
چند وقت پیش همش یاد دبیرزیستمون میکردم ...خیلی دبیر پایه وباحالی بود....چندسالی میشه ندیدمش خلاصه زیاد یادش میکردم .بهش فکر میکردم...دلم میخواست ببینمش.... امروز با دخترعموم ودختر خالم رفتیم نمایشگاه 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 62
خدایا مرسی که هستی...اعتراف میکنم من خیلی به خدا مدیونم خیلی جاها خودشو بهم نشون داده خیلی جاها کمکم کرده معرفتش از من خیلییی خییلییی بیشتر..مثال بارزش همین چند مدت برام سنگ تموم گذاشت....خدایا دوست د 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 64
یعنی اینقدر خاطرخواه دارن://
احساس تباه بودن دارم خب منم کادو میخوام*_*حسود هم نیستم..: ||||
یعنی چی همه کافه رستوران باکس کادو گل و غیره^____^
خب مقصر خودمم مثع بقیه نیستم اخلاقام خاصه^__^از کسی که همش سرش تو کتاب و درس بوده چه انتظاری میشه داشت^_^
ناراضی نیستم ...این چیزا هم نمیخوام تجربه کنم^_^
+ذهنم درگیره کار ورزیمه^_^
145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 59
اخیشششش بالاخره به تخت محبوبم لینک شدم اغاااا صبح کجا حالا کجا....خسته شدم حساااااابیی.....از این طبقه اون طبقه از این ساختمان اون ساختمان این دانشکده اون دانشکده دهنمم سرویس شد^__^ ناهارم نخوردم 145...برچسب : نویسنده : sahra20977 بازدید : 56